سال ۱۴۰۳، سال "«جهش تولید با مشارکت مردم»"

اخبار

ناگفته های مدیرعامل نفت و گاز زاگرس جنوبی از دفاع مقدس ، رویایی که برای صدام به کابوس بدل شد
دفاع مقدس که زیباترین و ماندگارترین ایام عمر را برای برخی افراد رقم می زند، مانند کتاب خاطرات و مخاطراتی است که هر وقت آن را می گشاییم با بغض، اشک و لبخند همراه می شود و در نهایت بسیاری از صفحات این کتاب عشق که به قلم آراسته نشده، در دل ها برای همیشه ماندگار می ماند.
به گزارش روابط عمومی شرکت ملی نفت ایران ، هشت سال دفاع مقدس حدیث خاطرات مردان و زنانی است که با باور عشق و پیشه کردن ایثار، در مقابل دشمن تا دندان مسلح ایستادگی کردند.
صنعت نفت ایران به دلیل داشتن جایگاه استراتژیک در عرصه های متفاوت از قبیل اقتصاد و سیاست در کشور همواره از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده است و این جایگاه نه تنها بر مردم این مرز و بوم بلکه بر کشورهای خارجی نیز پوشیده نیست از اینرو طی 8 سال دفاع مقدس همواره تاسیسات و میادین نفت و گاز این صنعت آماج حملات دشمن قرار گرفت.
یکی از نقشه های شوم صدام، قطع صادرات نفت ایران به منظور زمین گیر کردن اقتصاد کشور در دوران جنگ بود که با ایثار، مجاهدت و جانفشانی کارکنان صنعت نفت، هرگز این امر محقق نشد و رویای دشمن به سراب تبدیل شد.
بارها و بارها تاسیسات صنعت نفت از جمله پالایشگاه آبادان، جزیره خارگ (سکوها و چاه های نفتی، پایانه صادرات نفت خام، شناورهای نفتی و کشتی های حامل صادرات نفت) و سایر جزایر نفتی و شهرهای نفت خیز مورد اصابت موشک و جنگنده های دشمن بعثی قرار گرفت، اما صادرات حتی برای لحظه ای نیز متوقف نشد و این موضوع مرهون تلاش های بی وقفه کارکنان صنعت نفت است که همواره به بازسازی تاسیسات همت می گماشتند.
واژه دفاع مقدس و خاطرات آن با صنعت نفت عجین شده است و هرگاه به هر قسمتی از سازمان های مربوط به صنعت نفت مراجعه شود، می توان پای صحبت های افراد بازمانده از جنگ نشست و روایتی دیگر از این تاریخ را شنید. به مناسبت گرامیداشت هفته دفاع مقدس با یکی از مدیران شرکت های تابعه شرکت ملی نفت ایران به گفت و گو نشستیم.
مدیری که توان بازگوی تلخ ترین خاطره خود از دوران دفاع مقدس را ندارد و به همین دلیل سال هاست سکوت کرده، به راستی این چه خاطره ای است که وی را این گونه منقلب می کند و اشک هایش را بر گونه جاری می کند.
هر قطره اشکش گویای سنگینی غم ناگفته اش بود که سال هاست بر سینه وی به جا مانده است.
چگونه می تواند بازگوی غمی باشد که تنها با یادآوری در ذهن خود، بی امان هق هق گریه سر می دهد، گریه ای دردناک که غمناک تر از هرخاطره ای تلخی برای بیننده است.
شنیدن هق هق گریه احمد سراجی؛ مدیرعامل شرکت بهره برداری نفت و گاز زاگرس جنوبی با یادآوری دوران دفاع مقدس، غم سنگینی را به فضای مصاحبه منتقل کرد و به ناچار از پرسش خود مبنی بر بیان تلخ ترین خاطراتش از دفاع مقدس شرمسار می شوم.
مدیرعامل شرکت بهره برداری نفت و گاز زاگرس جنوبی با چشمانی که جنگ را زودتر از زبانش به تصویر می کشد بازگوی روایتی دیگر از جنگ شد.


نقش بر آب شدن رویای تصرف 72 ساعته تهران
به گفته سراجی، صدام با تفکر اینکه کشور ایران پس از سرنگونی شاه بسیار آسیب پذیر شده است و به دلیل تشکیل نظامی نو پا توان مبارزه ندارد به ایران حمله کرد.
وی می افزاید: صدام با توجه به بحران ها، کودتاها و اطلاعاتی که از درون ایران داشت، بر این باور بود که ایران از نظر سیاسی و نظامی ضعیف است و توانایی تصرف تهران را دارد.
سراجی عنوان می کند: هجوم سراسری ارتشِ عراق به میهن عزیزمان در شهریور ماه ۱۳۵۹ ه. ش. زمانی صورت گرفت که ارتش جمهوری اسلامی ایران در شرایط سخت و بدی قرار داشت، و در آن زمان نیروی نظامیِ سازمان یافته و با دانش نظامی بالا و تجهیزات مناسب که انتظار می‌رفت بتواند از مردم و میهن دفاع کند، ارتش بود. سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و بسیج نیز نهاد نوپایی بودند که به موازات نیروهای ارتش به میدان جنگ رفتند.


تجهیزات نظامی ایران در برابر ارتش عراق چه بود
وی ادامه می دهد: در نگاه اول عراق پنجه در پنجه ما انداخت اما در نگاهی عمیق تر، ما با مجموعه ای از کشورهای شرقی، غربی و عربی طرف شدیم که هوای عراق را داشتند. کشورهایی مانند آمریکا، شوروی سابق، فرانسه و ... به عراق سلاح می فروختند و دسته ای دیگر از کشورهای حمایت مالی از کشور عراق می کردند. ضمن این که در سال پایانی جنگ نیروی دریایی آمریکا با وارد کردن 137 ناو به خلیج فارس و شلیک موشک به هواپیمای مسافربری ایران و شهید کردن 290 مسافر پرواز بندرعباس- دوبی، عملا وارد جنگ با ایران شده بود.
سراجی معتقد است، دفاع مقدس در واقع جنگ با کشور عراق نبود؛ به تعبیری دفاع از کشور در برابر دنیا بود که از هر طریقی دشمن بعثی را مورد حمایت خود قرار داده بودند.
به گفته وی دشمن تا دندان مسلح به تجهیزات پیشرفته در مقابل کشور و نظام نوپای ما قرار گرفت ولی با تمام این تفاسیر نتوانست رویایی تصرف 72 ساعته تهران را محقق کند و این موضوع برای همیشه در ذهن دشمن پلید ماند و پوسید.


نقش نفت در جنگ
مدیرعامل شرکت بهره برداری نفت و گاز زاگرس جنوبی به نقش نفت در جنگ اشاره و تصریح می کند: آشکارترین نمونه حمله عراق به تاسیسات نفتی و هدف قراردادن اقتصاد کشور، تمرکز شدید آتش بر روی بزرگترین پالایشگاه جهان در آبادان بود که به تنهایی در آن زمان نیمی از فرآوردهای نفتی کشور را تامین می کرد.
سراجی می افزاید: خطوط لوله، مراکز پمپاژ نفت، چاه‌ها و اسکله‌ها، مخازن ذخیره سازی، بندرها و اسکله‌های نفتی، که عمده آنها در خوزستان است، به تدریج زیر آتش مستقیم عراق قرار گرفت.
وی اذعان می کند: این آسیب‌ ها افزون بر ایجاد مشکلات اقتصادی و صادرات نفت، تامین سوخت ماشین های جنگی ایران را در اصلی ترین نقطه نبرد، با بحران مواجه می ساخت.
سراجی ادامه می دهد: اقتصاد ایران به طورعمده بر پایه نفت قرار داشت و عواید حاصل از فروش نفتی همواره بخش مهمی از درآمدهای دولت‏های ایران را تشکیل ‏می داد. با مقایسه درآمدهای حاصله از صادرات نفتی و غیرنفتی ایران، میزان درصد بالای درآمدهای نفتی دولت از نفت مشخص بود.
وی می گوید: یکی از مهم ترین مباحث در حمله های نظامی و زمان جنگ که به نظر می رسید حتی از اسلحه به دست گرفتن و جنگیدن رودررو نیز حساس تر و سرنوشت سازتر باشد، مدیریت جنگ و به کارگیری تکنیک های نظامی در حفاظت از تاسیسات نظامی و صنعتی بود زیرا دشمن در صدد وارد کردن آسیب از این منظر به کشور بود و در این زمینه بارها و بارها پس از حملات دشمن تاسیسات بازسازی و صادرات از سر گرفته می شد.


ایمان دلیل موفقیت نیروهای ایران در برابر ارتش متجاوز عراق بود
سراجی با بیان اینکه نیروهای مسلح ایران در قالب ارتش، سپاه و بسیج قرار داشتند، می گوید: یکی از موفقیت این نیروها وحدت فرماندهی از سوی بنیان گذار انقلاب اسلامی ایران بود.
وی اذعان می کند: برگ برنده ایران در ایام دفاع مقدس نیروی انسانی اش بود که به پشتوانه رهبری امام خمینی(ره) و روحیه انقلابی به جبهه ها می رفتند. در واقع جنگ با وجود تصور صدام نه تنها منجر به فروپاشی جمهوری اسلامی نشد، بلکه کارکرد مثبتش را نشان داد و باعث استحکام درونی شد و آن را مستحکم کرد.
سراجی به نقش بی بدیل هدایت جنگ توسط امام خمینی(ره) اشاره و تاکید می کند: نیروهای رزمنده ایرانی با اتکا به فرمان های امام، باور و اعتقاد قلبی توانستند از سد دشمن بگذرند در غیر اینصورت پیروزی مشکل بود.
وی شیرین ترین خاطره خود از دوران دفاع مقدس را آزاد سازی خرمشهر بیان می کند و دراین باره می گوید: به عنوان دبیر ریاضی در یکی از مدارس مشغول گرفتن امتحان آخر سال از بچه های کلاس بودم که ناگهان مدیر مدرسه درب کلاس را گشود و با صدایی بلند اعلام کرد: خرمشهر آزاد شد، وصف و شوری توصیف ناپذیر در فضای کلاس پیچید طوری که تمامی افراد امتحان ریاضی را فراموش کردند و به شادمانی پرداختند.
سراجی می افزاید: پس از شنیدن آزاد سازی خرمشهر، بلافاصله خود را به دفتر مدرسه رساندم و مشاهده کردم،مدرسان و کادر مدرسه در آنجا گرد هم آمده بودند، همگی با هیجان و شور خاصی به اخباری که از رادیو پخش می شد، گوش فرا دادیم و در کل آن روز مدرسه چنان غرق شادی و غرور ملی شده بود که موضوع امتحان به فراموشی سپرده شده بود.
۶ مهر ۱۳۹۳ ۰۸:۲۵

اپلیکیشن شرکت زاگرس جنوبی عضویت در سروش

اظهار نظر

ایمیل را وارد کنید
تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید